به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از گاردین، پروفسور جان ناتون پژوهشگر ارشد در مرکز تحقیقات هنرهای علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه کمبریج است. او مدیر برنامه همکاری مطبوعاتی در کالج ولفسون و ستوننویس فناوری روزنامه «گاردین» است. با پیشینهای که به عنوان مهندس سیستم دارد، مورخ اینترنت است و یکی از علائق اصلی تحقیقاتیاش تاثیر شبکه اینترنت بر جامعه است. او در یک پروژه تحقیقاتی پنجساله در مورد «توطئه و دموکراسی» مشارکت داشته است. پروفسور ناتون مطالب زیادی در مورد فناوری و نقش آن بر جامعه نوشته است. او نویسنده کتاب معروف «تاریخ اینترنت، تاریخچه مختصری از آینده» در سال ۲۰۰۰ میلادی بوده است. جدیدترین کتاباش «از گوتنبرگ تا زاکربرگ: آن چه واقعا باید در مورد اینترنت بدانید» نام دارد.
خالق «جیمزباند» نوشته بود: «یک بار اتفاقی است. دوبار تصادفی است و سومین بار کار دشمن است». سیاستمداران و آژانسهای امنیتی اروپایی درباره سه انفجاری که باعث نشتی در دو خط لوله گاز نورد استریم در زیر دریای بالتیک در روز دوشنبه شده فکر میکنند ممکن است نقل قول اشاره شده که از «ایان فلمینگ» است، برای رفع شک و تردید خود در مورد این که چه کسی مسئول این کار بوده مفید بدانند.
نکته عجیب در مورد حمله پوتین به اوکراین این بود که او به وضوح با «والری گراسیموف» مردی که در سال ۲۰۱۳ میلادی به دستور او دکترین نظامی روسیه را به طور بنیادین تنظیم کرده بود (و اکنون رئیس نیروهای مسلح روسیه است) مشورت نکرده بود. ایده بزرگ گراسیموف این بود که در جنگ در عصر شبکهای باید موارد جنبشی سنتی را با فعالیتهای سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی، بشردوستانه و سایر فعالیتهای غیرنظامی ترکیب کرد.
برای مثال، این بدان معناست که پیش از شلیک گلوله ابتدا باید از رسانههای اجتماعی و سایر ابزارهای شبکه اینترنت برای انتشار اطلاعات نادرست، گیج کردن، قطبیسازی و تضعیف روحیه مردم کشورهای دشمن خود استفاده کنید. در آن صورت، رژیمهای دموکراتیک برای ایجاد انگیزه در شهروندانشان برای مبارزه مسیر دشوارتری را پیش رو خواهند داشت.
تهاجم پوتین در ماه فوریه به طور مستقیم در تقابل با این دکترین بود. شاید گراسیموف بخشی از حلقه درونی دوستان مورد اعتمادی که پوتین در ابتدا بر آنان تکیه داشت، نبود. در عوض، حمله علیه اوکراین یک یورش رعد آسا به سبک دهه ۱۹۴۰ میلادی بود و شاید تنها تفاوت آن در سیاه و سفید نبودن عکسها از حمله صورت گرفته بود! اکنون میتوان تصور کرد که رهبر روسیه در نهایت با گراسیموف صحبت کرده است. اگر این گونه باشد گفتگوهای آنان به سرعت به موضوعاتی مانند انکارپذیری، جنگ نامتقارن و شناسایی نقاط ضعف حیاتی دشمنان غربی تبدیل خواهد شد.
این بدان معناست که آنان کمتر به خطوط لوله فکر خواهند کرد و بیشتر به کابلهای فیبر نوری زیر دریا که اکنون سیستم عصبی دنیای شبکهای ما را تشکیل میدهند فکر میکنند. در حال حاضر، حدود ۴۸۷ کابل فیبر نوری به طول یک میلیون و سیصد هزار (۱.۳ میلیون) کیلومتر وجود دارند و بیش از ۹۵ درصد از کل ترافیک داده در اینترنت جهانی را حمل میکنند: ۱۰ تریلیون دلار انتقال پول و دست کم ۱۵ میلیون تراکنش مالی در هر روز. سایت Telegeography یک نقشه به روز و فوقالعاده از تمام کابلهای ذکر شده دارد.
بخش عمده کابلهای اینترنت زیر آب هستند. این کابلها زیرساخت حیاتی دنیای غرب هستند. این کابلها از طریق نقاط ورودی اغلب با میزان محافظت شدگی ضعیف در سواحل دور افتاده اقیانوس به دریا هدایت میشوند. در چند مایل نخست کابلها به دلیل پوشش محافظ مورد نیاز برای محافظت از آن در برابر نفوذ جزر و مد، سنگها و آبهای کم عمق نسبتا قابل توجه به نظر میرسند. با این وجود، زمانی که کابل به دریا میرسد ممکن است تنها ضخامت یک شلنگ باغچه را داشته باشد.
این کابلها عمدتا متعلق به تعداد زیادی از شرکتهای خصوصی هستند و دست کم تاکنون تا حد زیادی از سوی دولتها نادیده گرفته شدهاند. برخی از کابلها متعلق به غولهای فناوری هستند برای مثال، فیس بوک مالک و نصبکننده طولانیترین کابلهای اینترنتی است. کابل ۲Africa تحت مالکیت فیس بوک پس از تکمیل ۴۵ هزار کیلومتر طول خواهد داشت و به طور مستقیم آفریقا، اروپا و آسیا را به یکدیگر متصل میسازد. زمانی که کابلها در آبهای بینالمللی قرار میگیرند قوانین دریایی که هنوز ریشه در دورهای دارند که کابلهای ارتباطی بیشتر پیرامونی بودند تا مرکزی برای امنیت آن چندان تامینکننده و موثر نیستند. بنابراین، در دریای آزاد، موانع پیش روی مداخله مخرب نسبتا کم است به ویژه برای نیروی دریایی دولت – ملتها.
کابلها که در کف اقیانوس قرار دارند آشکارا در برابر آسیبهای تصادفی آسیبپذیر هستند. یک منبع صنعتی ادعا میکند که تنها حدود ۱۰۰ آسیب در سال توسط قایقهای ماهیگیری و ترالها به کابلها وارد میشود. تا سال ۲۰۱۷ میلادی به نظر میرسید که حملات مخرب به کابلها نادر بودند. در آن سال دو کابل ترانس آتلانتیک وجود داشت مسیر بریتانیا به ایالات متحده و فرانسه به ایالات متحده. با این وجود، در آن سال در گزارشی که «ریشی سوناک» از اعضای کابینه بریتانیا در نگارش آن برای Policy Exchange نقش داشت این نتیجه گیری حاصل شد که آسیبپذیری شبکه کابلی زیردریایی عمیقا نگران کننده است و چیزی کمتر از یک «تهدید وجودی» نیست.
دریاسالار «جیمز استاوریدیس» فرمانده سابق عالی متحدان ناتو که از نویسندگان در پیشگفتار آن گزارش، خاطر نشان ساخت که نیروهای زیردریایی روسیه فعالیتهای نظارتی و هدفگیری دقیقی را در مجاورت زیرساختهای کابلی اعماق اقیانوس اطلس شمالی انجام دادهاند.
این نظر از دو جنبه جالب است. نخست بدان خاطر که اکنون بدون شک، گفتگوهایی در این باره در کرملین در جریان است و دوم آن که استاوریدیس یکی از نویسندگان یک تریلر جذاب به نام «۲۰۳۴: رمانی درباره جنگ جهانی بعدی» است که در آن فاجعه زمانی رخ میدهد که یک کشتی روسی ۳۰ کابل زیردیایی را قطع کرده و در نتیجه ارتباط ایالات متحده با جهان قطع میشود. من تردید دارم که پوتین آن را خوانده باشد، اما شرط میبندم که ژنرال گراسیموف آن را خوانده است.
نظر شما